**بهونه بی بهونه**
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 20 فروردين 1391برچسب:, توسط sara |

تنها

احساساتم درد می کند ...

افکارم ورم کرده اند ...

انگار هر روز کسی

چاقویی تیز را تا دسته در من فرو می کند ...

و من سگ جان تر از آنم که بمیرم ...

دلم چینی بند زده ایست ...

که هر روز می شکند و خردتر می شود ...

باشد که پودر شود ...

هر حرکتی که می کنم اشتباه است!

انگار روی شیشه خرده راه می روم...

می خواهم شخصیتم را بشویم! چیزی نمی یابم...

انگار محو شده ام ... !

دلم تنگ است

دلم برای خنده هایم تنگ شده!!!

امروز لبانم به خطی صاف تبدیل شده

اگر بخواهم خنده را به آن بنشانم

باید کنار لب هایم را جر بدهم ...!

خون می ریزد...!

من می ریزم...!



نظرات شما عزیزان:

پارسا
ساعت15:00---16 ارديبهشت 1391
سلام عزیز!!!!خوبی حالت چطوره!!!!
از اونجایی که نظر همه دوستان و بازدید کننده ها برام مهم هست میخوام نظر شما رو هم بدونم در مورد قالب وبلاگم!!!
چند تا قالب انتخواب کردم و از بین اون قالبا با نظر شما یکی رو میخوام انتخواب کنم پس به لینک زیر بیا و نظرت رو بگو مرسی عزیز

http://alone.boy.mahtarin.com/post.php?p=95


saman
ساعت12:19---16 ارديبهشت 1391
هیچ بودن هیچ ماندن بر فراز هیچ ها پرواز کردن زندگی این است رنگش کرده اند...

سوگند
ساعت0:02---16 ارديبهشت 1391
سلام ساراجونم.بیا واسه تنوع کلا رنگ مشکی رو حذف کن.اما همینطوری هم خیلی خوشمله.ایشالا توام زود خاله شی

امیررضا
ساعت22:22---15 ارديبهشت 1391
سلام تو هم وب جالبی داری. لینکت کردم تو هم منو لینک کن.

omid
ساعت21:27---15 ارديبهشت 1391
ممنون که بهم سر زدی


وبه نظرم احترام گذاشتی


بازم بهم سر بزن


تنها
ساعت23:30---14 ارديبهشت 1391
من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !؟
پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم
تنهاییت برای من …
غصه هایت برای من …
همه بغضها و اشکهایت برای من ..
بخند برایم بخند
آنقدر بلند
تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را…
صدای همیشه خوب بودنت را
دلم برایت تنگ شده
دوستت دارم …


sogand
ساعت13:58---13 ارديبهشت 1391
شرط دل دادن ؟ دل گرفتنه ، وگرنه یکی بی دل میشه و یکی دو دل .
سلام.آپم.بدو بیا.نظرهم بده.منتظرم


omid
ساعت21:33---12 ارديبهشت 1391
ممنون که بهم سر زدی ولینکم کردی


یه پیشنهاد رنگ مطلب هارو عوض کن

دوست دارم بای

omidhojaty@yahoo.com


Omid
ساعت17:38---10 ارديبهشت 1391
واي، باران؛ باران؛
شيشه پنجره را باران شست.
از دل من اما،
چه کسي نقش تو را خواهد شست؟
من شکو فائي گلهاي اميدم را در روءياهامي بينم،
و ندائي که به من مي گويد:
"گر چه شب تاريک است
دل قوي دار،
سحر نزديک است
از گريبان تو صبح صادق، مي گشايد پر و بال.
تو گل سرخ (نازنين)مني، تو گل ياسمني
تو مثل چشمه نوشين کوهساراني
تو مثل قطره باران نو بهاراني،تو روح باراني
تو چنان شبنم پاک سحري؟
- نه، از آن پاکتري.

به ما هم سر بزن بی وفا....


gilas
ساعت22:48---8 ارديبهشت 1391
salam.khoobi?پاسخ:salam golam mer30 to khoobi?

sogand
ساعت0:28---5 ارديبهشت 1391
یک روز رسد غمی به اندازه ی کوه

یک روز رسد نشاط اندازه ی دشت

افسانه ی زندگی چنین است عزیز

در سایه ی کوه باید از دشت گذشت!


آپم.منتظر حضورت هستم...


سوگند
ساعت17:49---28 فروردين 1391
سلام ساراجون.مدتیه نیستی.نمیای سر بزنی.منتظرحضورتم عزیزم

تنها
ساعت1:22---25 فروردين 1391
ﻧﺘـــــــــﺮﺱ. . .
ﺍﮔـــــــﺮ ﻫﻤــــــــ ﺑﺨـــــﻮﺍﻫﻤــــــــ
ﺍﺯ ﺍﯾـــﻦ ﺩﯾــــــــﻮﺍﻧـﻪ ﺗـﺮ
ﻧﻤﯿــﺸﻮﻣـــــــــ!
ﮔﻔـــــﺘﻪ ﺑﻮﺩﻣــــــــ ﺑﯽ ﺗـــﻮ ﺳﺨــــﺖ
ﻣﯿﮕــــــﺬﺭﺩ ﺑـﯽ ﺍﻧـﺼـﺎﻓــــــــ!
ﺣـــــﺮﻓﻤــــــ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻣﯿﮕــﯿﺮﻣـــــــــ
ﺑــﯽ ﺗــــــﻮ ﺍﻧﮕـــــــﺎﺭ ﺍﺻـﻼ
ﻧﻤـﯿﮕــــــﺬﺭﺩ.. . .


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: